مدح و شهادت امام هادی ( علی النقی) علیهالسلام
رنگ صد لاله ز نسرین عذارش ریخته صد نـیـسـتان نـاله از آه نَزارش ریخته فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی اینهمه یاس پریشان در کنارش ریخته؟ یا پریده در حقیقت رنگ از روی مهش یا دل آئــیــنـۀ آئــیــنــهدارش ریـخــتــه تیر دیگر در کمان صیاد دنیا چون نداشت زهر را چون طرح بر جان شکارش ریخته خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند آبروی سـامـرا از چـشـم زارش ریخـته در عیادت از دلش شاید که دلها بشکـند چون دل اهل و عیال او کنارش ریخته بسکه میسوزد گمانم قالب خورشید را از دل آتـش نــهـاد داغــدارش ریـخـتـه شاید از کـربـبـلا میآیـد و قـبر حـسـین ابر دلتنگی که باران بر مزارش ریخته در کفن پـیـچـید مانند خـبر در کـوچهها در گریز روضه خود طرحی به کارش ریخته جای دارد تاک روید "معنی" از خاک درش اشک چشم عسکری روی مزارش ریخته |